داستان این فیلم حول زندگی زوج جوانی به نام‌های مارتا و شان جریان دارد که منتظر تولد اولین بچه‌شان هستند اما یک اتفاق ناراحت کننده رخ می‌دهد و فرزند آنها هیچ‌گاه فرصت متولد شدن را پیدا نمی‌کند؛ این اتفاق مشکلات و رنج‌های مختلفی را در زندگی آنها به همراه دارد.
نامزد دریافت 1 بار برنده جایزه. 5 بار برنده جایزه و 58 بار نامزد دریافت جایزه.
داستان این فیلم در جریان جنگ جهانی دوم و در سال 1943 رخ می‌دهد و حول ماجراجویی جدید زن جوانی جریان دارد که برای انتقال یک بسته فوق محرمانه و مهم می‌بایست درون یک هواپیمای جنگی قرار گیرد اما طولی نمی‌کشد که متوجه حضور یک موجود ناشناخته در این هواپیما میشود و...
در سال 1796 و در زمان اشغال کشور آلمان توسط ناپلئون، دو برادر کلاهبردار به اسامی “ویلهم گریم” و “جیکوب گریم” بین دهکده های مختلف سفر کرده و به هر دهکده که می رسند نمایش های جادویی به راه می اندازند. آنها ادعا می کنند که با عالم ارواح ارتباط دارند و با ترساندن مردم روستایی کسب درآمد می کنند…
جک سادلستین مرد موفقی است که به همراه همسرش اِرین و بچه هایش ، زندگی آرامی دارند و از این بابت بسیار خوشحال هستند. اما مشکلات از زمانی شروع می شود که آن ها باید در روز جشن شکرگزاری ، با خواهر دوقولوی جک که جیل نام دارد دیدار کنند و…
فیلم آدم ربایی در مورد زن و شوهری است که با اتومبیل به کالیفرنیا سفر می‌کنند اما در میان راه ماشین آنها در منطقه‌ای متروکه خراب شده و همسر مرد ناپدید میشود. حال جست و جوی دیوانه‌وار این مرد برای یافتن همسر گمشده‌اش، زنجیره‌ای از جنایات را آشکار می‌کند که…
داستان این فیلم مستند وقایع ناگواری که طی سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ در کشور اکراین اتفاق افتاد را به تصویر کشیده است. گروهی از دانش آموزان که برای اعتراض به رفتارهای اشتباه دولت گرد هم آمده بودند با رفتار خشونت‌آمیز پلیس مواجه شده و این اشتباه از سوی پلیس اکراین، باعث میشود این گرد همایی کوچک و آرام تبدیل به یک انقلاب تمام عیار شود که در آن معترضان درخواست استعفای ریس جمهور ویکتور یانوکویچ را از سمت خود داشته و…
« شان تورنتن » ( وین ) مشتزن امریكایى ایرلندى تبار به دهكده ى زادگاهش در ایرلند باز مى گردد تا گذشته اش را ( مرگ رقیبش بر اثر ضربات او ، در یك مسابقه ) فراموش كند . او خیلى زود با « مرى كیت » ( اوهارا ) ازدواج مى كند ، اما طبق سنت ، ازدواج این دختر تا پیش از دریافت جهیزیه اش كه برادرش ( مك لاگلن ) از دادن آن امتناع مى كند رسمیت نمى یابد ...
مردی (پلتولا) با قطار وارد هلسینکی می شود. اراذل و اوباش در آن جا به شدت کتکش می زنند و هر چه دارد می دزدند. او را به بیمارستان می برند و در آن جا او را مرده اعلام می کنند. کمی بعد مرد به خود می آید و به راه می افتد، اما تمامی خاطرات گذشته از ذهن او پاک شده اند...
